سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش به فراوانی آموختن نیست، بلکه نوری است که در دل آنکه خدا هدایتش را بخواهد، می تابد . پس هرگاه در پی دانش بودی، ابتدا جوهره بندگی را در جانت بجوی و با به کار بستن دانش آن را به دست آور و فهم را از خدا بطلب تا به تو بفهماند . [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
حجاب و عفاف ، عاشورا ، مجلس شورای اسلامی ، رئیس جمهور ، دموکراسی ، امام حسین علیه السلام ، شرح غزلیات حافظ ، شهوترانی ، صوفیه ، ضعف ایمان ، ظلم و ستم ، ظهور ، مردم سالاری دینی ، مشکلات اقتصادی ، معصومین علیهم السلام ، موسیقی ، میرزا جوادآقا طهرانی ، نرخ کالاها ، نگاه ، نگاه شهوت آلود ، عرفان کاذب ، عقد موقت ، علماء شیعه ، علی اکبر ، غضنفر ، کسب حرام ، کسب حرام و کمرنگ شدن ارزشهای دینی و اخلاقی ، لقمه حرام ، امام رضا علیه السلام ، امام زمان عجل الله فرجه ، امامان شیعه ، برکت عمر ، بهشت ، بی غیرتی ، تمدن ، توجه به معاد ، توصیه پیامبر صلی اله علیه و آله به کمک برای تامین جهیزیه و سایر ، تولدم ، جهیزیه ، آب ، ابراهیم ، ابوالفضل علیه السلام ، ابوعبیده جراح ، احمدی نژاد ، استخدام زنان ، اسلام رفاقتی ، اسماعیل ، اصرار لاریجانی بر بازگشت دولت به ریل قانون ، دموکراسی غربی ، دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند ، دین سالاری مردمی ، رسالت رسانه ای ، زن در خانقاه‏ ، سؤال از رئیس جمهور ، سخن گفتن ، سکوت ، شاه خوبانی و منظور گدایان شده ای ، حجاب و عفاف در خانه و خانواده ، حرامخوران عاشورایی ، حضرت زینب سلام الله علیها ، حضرت علی علیه السلام ، حکومت اسلامی ، حورالعین ، حیا ، خانقاه ، دختر ، دکتر لاریجانی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :92
بازدید دیروز :180
کل بازدید :351203
تعداد کل یاداشته ها : 145
103/9/2
6:51 ص
موسیقی

بیست و چهارم مهر مهر سایت زنان‌پرس مطلبی را از جامعه شناسی به نام اقای دکتر باهر نقل کرد و روی ان مانور داد که «هر مرد با داشتن چهار زن که عبارتند از مادر، خواهر، همسر و دختر کامل می‌شود و نبودن هر یک از اینها سبب نقص در شخصیت وی خواهد شد» وی همچنین در ادامه صحبتهای خویش مدعی شده بود که «شما در مراوده با همسرتان نیازهای جنسی و غریزیتان را برطرف می‌کنید و برای برطرف کردن نیاز‌های عاطفی، عرفانی و روانی به 3 منبع دیگر احتیاج دارید. هرچند ممکن است همسرتان بتواند در این نقش‌ها هم موثر باشد ولی در جایی این بازی نقش‌ها به ‌‌نهایت می‌رسد و فرد از اجرای آن خسته می‌شود.» دکتر باهر همچنین دلائل دیگری برای اثبات ادعای خویش مطرح کرده بود که در حالت خوشبینانه میتوانیم عنوان ذوقی بودن به آن دهیم.
ما اکنون  ادعای اقای باهر را بررسی نموده و با محک نقد می‌سنجیم.

بسیار اتفاق افتاده که برخی افراد مطابق سلیقه زمان خویش صحبتی را مطرح نموده و برای اثبات آن به تکلف نشسته اند یا ادعایی را بنا بر ذوق خویش مناسب طرح دیده اند و آن را عرضه داشته اند حال اینکه این ادعای ذوقی گاهی اوقات به دلیل حساسیت موضوع سبب پیدایش انحراف شده است. مثلا ابراهیم ادهم پس از انکه از حکومت منطقه خویش دست کشید و به تصوف روی آورد از انجا که در قصر با تار و طنبور مأنوس بود رقص و سماع و تار را نیز به مجموعه انحرافات خانقاه و تصوف افزود. یا در موضوع روانشناسی بوده‌اند افرادی که محدودیت زن در انتخاب متنوع شریک جنسی را عاملی در نقص شخصیت وی تلقی کرده و بر مبنای گمان خویش دلائلی نیز بر آن تراشیدند که زمانی کشوری مانند سوئد تحت تاثیر همین نظریه بوده است. اگر چه طرح این مثالها ارتباط مستقیم به موضوع ندارد لیکن طرح این موضوعات از دو حوزه کاملا متفاوت بدین جهت است که عنوان کنم بسیاری از اوقات اشخاص گمانهای خویش را  مطلبی نیکو تلقی نموده و به عنوان یک قانون مطلوب به دیگران عرضه می‌دارند غافل از اینکه اگر این برداشتهای ذوقی در مسئله مهمی مانند شخصیت انسانی و حیات او یا در مسائل اعتقادی و یا سیاسی صورت گیرد ممکن است سر از آنجا برآرد که  قائلان آن نیز خود نیز گمان نمی‌برده‌اند. وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لا یُغْنی‏ مِنَ الْحَقِّ شَیْئا *1*

1. زندگانی برخی از بزرگان دین و صالحان نشان می دهد که بدون داشتن خواهر و دختر نیز می‌توان به رشد و کمال رسید و حتی همسر تاثیر تام در رشد یا سقوط شخصیت افراد ندارد.
اگر در زندگی کامل‌ترین شخص افرینش یعنی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم بنگریم خواهیم دید که آنحضرت مادرشان را در شش سالگی از دست داده و خواهری هم نداشته‌اند با اینحال شخصیتی کامل بوده اند. البته ممکن است برخی ایشان را استثناء از این قاعده بدانند اما باید توجه کنیم که خداوند پیامبرانش را از میان کاملترین افراد برمی‌گزیند و اگر چه آنحضرت ولایتی تکوینی داشته‌انذ اما اگر بنا بود داشتن مادر و خواهر برای کمال شخصیت الزامی باشد خداوند پیامبرش را از این موهبت محروم نمی کرد. نظیر این را نیز ما در مورد امام رضا علیه السلام شاهدیم که حضرت امام رضا علیه السلام تا سن 48 سالگی فرزندی نداشته اند تا آنجا که برخی به دلیل اینکه امام رضا علیه السلام را فاقد وصی می‌دیدند در امامت آنحضرت نیز دچار شک و تردید شده بودند. حال اینکه حضرت 13 سال قبل از اینکه فرزندی داشته باشند امام و اکمل خلق و رهبر بوده‌اند و دختر انحضرت  نیز پس از ولادت امام جواد علیه السلام به دنیا آمده است. زکزیا و یحیی نیز شاهد دیگر ما هستند. حضرت زکریا علیه السلام تا سنین میانسالی یا پیری فاقد فرزند بوده اند و پس از آن که یحیی علیه السلام بدنیا امد زکریا دیگر دارای فرزندی نشد و در اینجا نیز می‌بینیم که نداشتن دختر برای زکریا نقصی در پی نداشته است. در زندگی سایر بزرگان اعم ار انبیا و صلحا و علما نیز در صورت کنکاش موارد بسیاری دیده می‌شود که نبودن خواهر یا دختر یا مادر سبب نقص شخصیت انها نگردیده است. حتی فردی مانند محمدبن ابی‌بکر خواهری همچون عایشه داشته‌است اما مشیی کاملا متفاوت با عایشه داشته و بردوستی علی علیه السلام اصرار می‌ورزیده است.   
اصولا نقص یا رشد شخصیت فرد ارتباطی به وجود یا فقدان خواهر و مادر و دختر و در مواردی همسر ندارد. بلکه چیزی که شخصیت فرد را رشد می دهد اتخاذ شیوه صحیح تربیتی توسط مربی ( اعم از والدین یا قیم ) است. چنانچه تربیت صحیح و شایسته در مورد فردی انجام گیرد دیگر نیازی به چکش کاری! خواهر و مادر و دختر نخواهد بود (عبارت چکش کاری را آقای باهر در سخنانشان بیان داشته اند) حتی چکش کاری همسر هم به معنی کلنجار رفتن با شوهر نیست که بدان نیازی باشد.

2. فلسفه لزوم داشتن همسر، چکش‌کاری شخصیت! و یا صرفا ارضاء غرائز جنسی و جسمی نیست.
 آقای دکتر باهر عنوان داشته است: «شما در مراوده با همسرتان نیازهای جنسی و غریزیتان را برطرف می‌کنید و برای برطرف کردن نیاز‌های عاطفی، عرفانی و روانی به 3 منبع دیگر احتیاج دارید. هرچند ممکن است همسرتان بتواند در این نقش‌ها هم موثر باشد ولی در جایی این بازی نقش‌ها به ‌‌نهایت می‌رسد و فرد از اجرای آن خسته می‌شود.» 
و ما به ایشان و همفکرانشان می گوئیم گویا شما فلسفه همسرداری و انتخاب همسر را مورد مداقه قرار نداده اید. اینهمه در روایات بر لزوم دقت در انتخاب همسر تاکید شده است برای چیست؟ آیا جز این است که این لزوم دقت برای این است که شریکی برای زندگی برگزینید که در همه عرصه های زندگی یار و یاورتان باشد؟ اینکه در مورد فلسفه زوجیت و ازدواج قرآن کریم می فرماید که:  «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ*2*  و از نشانه های خداوند این است که از جنس خودتان برایتان جفتها و همسرانی آفریده تا در کنار آنان به آرامش برسید و میان شما (میان همسران) مودت و رحمت قرار داده است و البته این موضوع برای اندیشمندان نشانه‌ای بزرگ بر وجود و علم خداوند است» بدین معنا است که اگر  فرد سه دوره هفت ساله تربیتی و اغار استقلال اجتماعییش خوب تربیت شده و در انتخاب همسر نیز دقت کافی به خرج داده باشد در کنار همسر همه نیازهایش مرتفع خواهد شد. اصلا  آرامش و مودت و رحمت برای برطرف شدن نیازهای عاطفی و عرفانی و روحی است و عجب آنکه آقای دکتر باهر بنا به روایت سایت زنان پرس نقش همسر را در رفع این نیازها محدود دانسته آن را نافرجام تلقی میکند!!

در خاتمه امیدوارم اشخاص هنگام اظهار نظر نگاهی نیز به آموزه‌های وحیانی انداخته و با معیارهای حقیقی و نمونه‌های عینی  نظر خویش را محک زنند تا شاهد این قبیل نظریات خلاف صریح آموزه‌های الهی  نباشیم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

*1* سوره نجم آیه 28
*2* سوره روم آیه 21

 


90/7/27::: 10:20 ص
نظر()
  
  

بسم الله الرحمن الرحیم

عدالت اجتماعی

بچه که بودم با اینکه همه سوالات درس اجتماعی را به طور کامل جواب داده بودم اما معلممان به خاطر اینکه سربه زیر و حرف گوش کن !! نبودم و با سوالاتم او را به چالش میکشیدم نمره ام را به جای بیست شانزده داده بود. آن موقع با خودم می گفتم در اجتماعی عدالت رعایت نشده و بعد به شوخی به بچه ها میگفتم عدالت اجتماعی خدشه دار شده است. آن موقع اگر بیست می گرفتم یعنی عدالت اجتماعی محقق شده است!

اما الآن وقتی پرادوها و سوزوکی های سفید و خوشگل را می بینم که در خیابان جولان می دهند و در کنار همان خیابان نظاره گر واکسی ها و  ترازوداران سیاه شده از آفتاب هستم که لباسهای پرچروکشان با چروک پیشانیشان ست شده می بینم که اتفاقا نه! اینجا دیگر بیست گرفتن آن آقای بی ام و سوار و آن اقای پرادو ران از آسایش اجتماعی مساوی عدالت اجتماعی نیست.
وقتی گهگاهی سری به به خیابان پنجتن مشهد و خیابان التیمور می زنم از کوچه هایی می گذرم که دیوارهای کاهگلیش برزخ بین شهر و بیغوله را به نمایش گذاشته اند عجیب دلم می گیرد. از موتور که پیاده می شوم قیافه پریشان زنی را می بینم که با التماس از مغازه دار میخواهد  به او یک پاکت شیر یارانه ای نسیه بدهد می فهمم نه! عدالت اجتماعی این نیست که چون اینها لوازم مدرن زندگی اجتماعی را ندارند نمره شان از برخورداری از امکانات و مواسات اجتماعی پنج از بیست باشد.

هی بنشینیم و باد در بوق دولت خدوم! بیندازیم که این دولت چقدر خدوم است و یاور مظلومان اما هنگام تقسیم قبض آب و برق و گاز که میشود قبض آب و برق بالاشهر داخل پاکت گذاشته شود و همان قبض در جاهای دیگر شهر در لایه ای از گرد و خاک موزائیکهای پشت در حیاط تحویل سکنین خانه شود می فهمم که  قطعا یک جای کار ایراد دارد. می فهمم که اگر چه رئیس جمهور حامی مستضعفان اندوخته ای برای خویش فراهم نیاورده اما سایر بدنه دولت اینگونه نیستند. شاید اکثرشان بر این عقیده اند که شب گرسنه خوابیدن محرومان تقصیر خودشان است و لابد اندکی هم تقصیر خدا که چنین تقدیری برایشان رقم زده است.

مسئولین محترم! ما هم عقلمان می کشد که الزاما نباید در همه جای شهر خانه های اشرافی و مغازه های شیک و مجهز باشد بالاخره سطح درآمد مردم متفاوت است و این تفاوت هم تا زمان ظهور امری بدیهی و البته فعلا طبیعی است. اما آیا نمی توان همان امکانات عمومی را که در بالاشهر ایجاد کرده اید در سایر جاهای دیگر شهر هم ایجاد شود؟ ایا وزارتخانه های مسکن و بهداشت و اموزش و پرورش نمی توانند برای قشر محروم جامعه برنامه ای علیحده و خاص بچینند تا اینان نیز  از امکانات دولتی و بیت المال که سهم خودشان هم هست به اندازه همان اقایان بالاشهر برخوردار شوند؟

وقتی فلان نهاد به همین مغازه پدرخانمم که مهندسی ماکت و تندیس دارد سفارش ساخت یک تابلو  یک تندیس و یک تریبون تزئینی می دهد که مجموعا 10 میلیون تموان خرج برمی دارد ( دقت کنید که هیچ یک از این سه کالا هم ضروری نیستند) و از دیگر سو می بینیم که همین 10 میلیون تومان هزینه جهازیه مختصر 5 دختر تحت پوشش این نهاد می شود دلم می شکند، از این اتلاف بودجه شوکه میشوم و مصیبت بارتر اینکه همان کسی که آمده تا سفارشها را تنظیم کند وقتی با اعتراض من مواجه میشود نگاه عاقل اندر سفیهی به من می اندازد و با نیشخندی می گوید: (حاج اقا تو هم گیر دادی اینکه چیزی نیست اگه بدونی چه بودجه هایی هدر میره و چه کارهایی در ادارات موسسات مختلف صورت میگیره اونوقت چی میگی؟ اگه میتونی برو جلوی اونا رو بگیر !)

آری تا امثال این کجروی ها در ادارات حاکم باشد و فراهم ساختن زمینه اشتغال و کمک به محرومین جای خودش را به اسراف و تبذیر و پشت گوش اندازی مسئولین بدهد باید هم زهرا خانم 70 ساله در سرمای زمستان ساعت 8 شب کیسه حمام و جلد مدارک بفروشد و از سرمای زمستانی دندانهایش به هم بخورد و رقیه خانم 32 ساله با اینکه 3 بچه قد و نیم قد دارد برای اجاره خانه اش کلیه اش را به قیمتی نازل بفروشد.
چه جنگل بی درختی است این جنگل مدرن دنیای ما. قال رسول الله: یأتی علی الناس زمان یکون الناس ذئابا و من لم یکن ذئبا أکله الذئاب ( پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: روزگاری فرا خواهد رسید که مردم گرگ میشوند و هر که گرگ نباشد گرگها او را خواهند درید) خدا نکند اکنون ان زمانه باشد! خدا نکند!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

راستی یادم رفت بگویم معلم اجتماعیمان در دوره راهنمایی معلم انشایمان هم بود و همو از این نوشته های کلیشه ای تکراری بدش می آمد!  


90/4/6::: 11:24 ص
نظر()
  
  

به نظرم میاد دورویی از نادیده گرفتن بار احساسات و معنای کلمات خود شخص و مخاطبش نشأت میگیره... هم خون احساس خودشو میریزه به حدی که عصب احساسش دیگه تخدیر و بازوی مروتش بی رمق میشه و براش فرقی نمیکنه چه احساسی رو ابراز کنه و هم با بی رحمی تمام، آب دهنشو حواله میکنه به تمثال شخصیت مخاطبش


90/4/1::: 10:35 ص
نظر()
  
  

سلام و رحمة الله

تصور بفرمائید روز زن است. در اداره ای که نیمی از کارمندان آن زن هستند جشنی عمومی برپا شده و در آن از مقام زن تجلیل و روز زن به بانوان محترم تبریک گفته می شود. در همین روز مردی دسته گلی در دست گرفته به اتاق همکارش که بانویی مؤمنه است برود و با تقدیم آن گل به طور خصوصی روز زن را به ان بانوی نامحرم تبریک بگوید. ایا ان بانو و سایر مطلعین میتوانند به آن اقا بگویند همان مراسم تجلیل عمومی کفایت می کند و نیاز به تبریک و دسته گل خصوصی نیست؟!

 


90/4/1::: 1:44 ص
نظر()
  
  

بسم الله الرحمن الرحیم

داستان انبیا را که می خوانی می بینی  عجب حدیثی است حدیث بیداری یا شاید هم بهتر باشد بگویم عجب حکایتی است حکایت بیماری!!

مولوی چه خوب داستان انبیا را یادآور میشود قصه مردی را میگویم که مار در شکمش خزیده بود ماری با کیسه ای مملو زهر . بیچاره مردک نمی دانست  چه بر سرش آمده هنگام ورود مار به حلقش خوابی ناز سراسر وجودش را گرفته بود.. مردی دیگر ورود مار را دید. بیدارش کرد طبعا خفته را اگر به زور بیدار کنند نق می زند کج خلقی میکند و  میشود عینهو سنان بن انس. بیدارش که کرد، با نقهایش که ساخت خواست به او حالی کند که باید مار را بالابیاوری دید نمیشود وادارش کرد بدود و سیب گندیده بخورد خوردن سیب گندیده و دویدن سبب شد قی کند همینکه قی کرد دید ماری در درونش منزل کرده بود تازه شرمندگی خفته شروع شد. آری حیاتش را مرهون همین بیداری و دویدن و سیب گندیده خوردن بود.

پیامبران نیز اینگونه اند می آیند خفتگان را بیدار کنند نق و  افترا می شنوند می خواهند بیماران را مرهمی نهند خود به بیماری منسوب  و دیوانه خطاب می شوند. می خواهند اسیران را از یوغ برهانند اما اسیران که کلفتی یوغ و صدای شرینگ شرینگ زنجیرها را خوشتر میدارند در قید نبودن پیامبر را منقصت میپندارند با دست او را به هم نشان میدهند و میگویند این بیچاره را بنگرید  زنجیری ندارد تا زینتش باشد  میگویند  او که پایکوب تعلقات ندارد بی حرمسرا و خدم و حشم است از مهر خدا بدور است زیرا در چاه دنیا نمی خسبد... آنچنان در زنجیر بودن و بیماری روح در چشم عادت دنیازدگان زیبا شده که بیداران و سَلیمان و احرار را از خویش می رانند حتی برایشان دلسوزی می کنند و می خواهند از سلامت و حریت و بیداری نجاتشان دهند!!

و اکنون نیز همان هنگامه است گویا از بیداری، حریت و سلامت هراسناکیم!!

 


90/3/23::: 8:21 ع
نظر()
  
  

قال الصادق علیه السلام: ان الله حرم الجنة علی کل فاحش متفحش خداوند بهشت را بر هر فحش دهنده ناسزا جو حرام کرده است.

بارها از خود می پرسیدم که اگر کسی فحش بدهد به این معنا نیست که از فحش هم خوشش بیاید پس این روایت چه معنا دارد؟!
و اخیرا با دیدن و شنیدن برخی رفتارها دریافته ام که این بدین معنا نیست که فحش دهنده از فحش شنیدن لذت میبرد بلکه کسی که راحت به شخصیت دیگران توهین میکند از شنیدن توهین هم ابائی ندارد حتی در برخی موارد اگر از مخاطب جواب توهینش را به صورت مقابله به مثل نشنید سعی خواهد کرد با ادامه توهینها او را با خود هم کلام کند یا حتی از زبان مخاطبش توهینی را به خویش نسبت دهد تا هم مظلوم نمایی کرده و هم زشتی رفتارش را اندکی فراموش کند و از همین روست که هنگامی که کسی به قنبر خادم حضرت علی عیه السلام توهین کرد حضرت فرمودند قنبر جوابش را نده زیرا سکوت تو در برابر او بزرگترین مجازات اوست.
آری کسی که به توهین و هتاکی عادت دارد اگر با مقابله به مثل مخاطبش مواجه نشود از فرط فشار روحی باز بیشتر به هتاکیش ادامه خواهد داد و فرافکنی خواهد کرد و سرانجام هم جز حسرت ارمغانی نخواهد یافت.


90/3/22::: 10:30 ص
نظر()
  
  

بسم الله الرحمن الرحیم

 

قرآن

امروز در حدیث شریف ثقلین می اندیشیدم که پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده اند: «لن یفترقا» یعنی قرآن و عترت هرگز از هم جدا نخواهند شد. این اتصال و همگونی البته در همه زمینه ها از جمله غیر قابل اطفاء بودن نور وجودی جریان دارد.
در طول تاریخ دشمنان همه توان وهمت خویش را بکار بردند تا نور وجود اهل بیت را خاموش سازند زمانی نام امیرالمونین علی را در بالای منابر و مأذنه ها لعن می کردند اما غافل از اینکه ناخواسته نام علی را گسترش می دهند و توجه اصحاب بصیرت را به این شخصیت عظیم الهی بیش از پیش جلب می نمایند. و یا یزید حسین بن علی علیهما السلام و یاران و اهل بیتش را در کربلا به شهادت رسانده و اسیر کرد ولی شهادت حسین و یارانش و اسارت اهل بیتش نتوانست سبب گسترش نور امامت شده و خون مطهرش رسوائی ظالمان و کافران را رقم زد.


 

و اکنون دشمنان احمق دین به خیال خویش با سوزاندن قرآن آن را خوار و بی ارزش شمرده اند غافل از اینکه این کار آنان سبب اتحاد بیشتر مسلمین شده و توجه حق جویان را بیش از پیش به اسلام جلب خواهد کرد . حقیر مطمئنم که این کار کفار سبب معرفی بیشتر قرآن به جهانیان شده و آمار مسلمانان و مستبصران رو به فزونی خواهد نهاد.


 

و اکنون بر دین مداران و قرآن پویان است تا از فرصت پیش آمده بیشترین بهره را جسته و تا حد توان در معرفی این کتاب الهی و معارف آن بکوشند و زمینه ظهور حضرت صاحب الامر عجل الله فرجه را بیش از پیش مهیا سازند


 

والله متم نوره ولو کره المشرکون


  
  

بسم الله الرحمن الرحیم

 

دیشب مورخه 8/3/89 شاهد مناظره مهندس عباس سلیمی نمین و حجت الاسلام و المسلمین احمد رهدار عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی بودیم. از همین رو ذکر  نکته ای خالی از لطف نخواهد بود. هر چند این مناظره نکات مهم فروانی داشت لیکن فعلا به ذکر نکتهای کوچک از آن بسنده می کنیم.

 

هر یک از کلمات و واژه ها حامل بار معنایی خاص هستند. و البته انتقال معانی ذهنی و از همه مهمتر انتقال پیام الهی از طریق همین واژه ها انجام می شود.
بنابراین بزرگترین حق کشی و خیانت به حیات متعالی انسانی تغییر و تحریف در معانی کلمات خواهد بود. قرآن کریم در آیات 58 و 59 سوره بقره بدان اشاره شده است آنجا که گروهی نادان به تحریف لفظی و معنوی واژه حطه برخاسته و با این کار ارزش معنوی آن را خدشه دار ساختند و البته این عمل به حدی مورد خشم خداوند واقع شد که مرتکبین آن مشمول عذاب الهی گردیدند. 

 

در عصر کنونی نیز با توجه به اینکه انقلاب اسلامی می تواند به نوعی زمینه ساز ظهور حضرت ولیعصر باشد و از آنجا که بر همین مبنا باید برای همه مردم جهان الگوی اندیشه ارائه دهد فهم درست مفاهیم و برنامه ریزی دقیق امور ضروری به نظر میرسد.
چنین به نطر می رسد سخن حجت الاسلام و المسلمین رهدار  در قسمتهای پایانی این برنامه با مهندس سلیمی نمین ناظر به همین مسئله بود. حجت الاسلام رهدار بر آن بود که باید ابتدا ساختار و نرم افزاری برگرفته از متون اسلامی را پیاده کنیم تا آسیبها به حداقل برسد. لیکن آقای مهندس سلیمی نمین این مسئله را درک نکرده و بر روی نیروها تاکید داشت. حتی این کج فهمی تا بدانجا پیش رفت که ایشان واژه نرم افزار مورد نظر حجت الاسلام رهدار را با نرم افزار مصطلح در تکنولوژی اشتباه گرفته و اظهار داشت اگر کسی آمد نرم افزاری قوی تر از این به منظور دست درازی و دزدی ساخت چه؟ که در این مورد فقط شاهد لبخند معنی دار حجت الاسلام رهدار بودیم.

 

آری تا هنگامی که ما شاهد حضور افراد غیر متخصص در عرصه تولید اندیشه باشیم وضع بهتر از این نخواهد بود.

 

امیدوارم خداوند هر چه سریعتر حکومت جهانی حضرت ولیعصر علیه السلام را محقق ساخته و با دست حکمت بخش آن حضرت عقول جهانیان تعالی یابد.


  
  

بسم الله الرحمن الرحیم

 

امام خمینی

این سخن از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خطاب به امیرالمؤمنین علی علیه السلام معروف است که : « بک یعرف المؤمنون » آنکه در صف مقابل علی قرار بگیرد از دایره ایمان خارج میشود و آنکه طوق پیروی از علی علیه السلام را بر گردن نهد مؤمن است. اگر چه هیچ کس را نمی توان با معصومین علیهم السلام در یک ردیف قرار داد لیکن در زمانه حاضر  امام خمینی رحمة الله علیه معیار حق و باطل است؛ آنکه  به آرمان های خمینی پشت کند قطعا از دایره حزب الله  و ایمان خارج می شود هر چند ادعای پیروی از خمینی را داشته باشد.


  
  

بسم الله الرحمن الرحیم

 

امام خمینی

خمینی روح خدا بود در کالبد زمان

 

این سخن از بیانات ارزشمند رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت ایت الله العظمی خامنه ای است. و البته سخنی به حق شایسته و بجاست.

 

در تعریف زمان گفته اند : « زمان معلول دو چیز است: 1. گذشت حوادث 2. ذهنی که گذشت حوادث را ادراک میکند. » آری خمینی روح خدا بود در حوادث. حادثه ای که رنگ الهی نداشته باشد حادثه ای مرده است چه آنچه رنگ غیر خدا پذیرد محکوم به فناست و ازطرفی ذهنی هم که آن حادثه را محاسبه میکند چنانچه رنگ خدایی نداشته باشد نخواهد توانست حق و باطل و صبغه الهی را از صبغه شیطانی و نفسانی تشخیص دهد و به خطا خواهد رفت. امام خمینی مبدأ حوادث را از طاغوت به حق تغییر داده و با روشنگری زمینه ای فراهم کرد تا اذهان نیز فرق این دو را بدانند و این است مفهوم روح خدا بودن امام خمینی و مصداق کامل « العلماء باقون ما بقی الدهر».

 


  
  
   1   2      >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ یکی از کاربران اینجا یه فید زده بودن و نوشته بودن که 290.000 تومان پول ادکلن دادن و مستمسکشون هم همون روایت معروف بود که: "پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیشترین مورد خرجشون عطر بوده" در پاسخ به این کاربر بسیار محترم و شریف باید بگم که معمولا مذهبیها مفهوم برخی از روایات رو خوب درک نمی کنند و بدون توجه به قرائن بهش استناد می کنند
+ آقا من کم سوادم ولی حرف من کم سواد اینه چرا عزت ملی رو می فروشید؟ مگه نه اینکه اجانب تحقیرمون میکنن که به خاطر تحریمها و زور گفتن اونا سر تسلیم فرود آوردیم تا جایی که حتی سبد کالا را هم ناشی از ذلت ایران و شکستش در برابر تحریمها میدونن!
+ ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
+ یاد پیامرسانی های پارسی بلاگی قدیمی مخصوصا آقای *محمد فیاضی* بخیر هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
+ از یزد خوشم میاد چند دوست یزدی دارم و همشون خوش ذوقن و البته متاسفانه کمی سختگیر ... مردیم از بس یزدی خنگ ندیدیم :)
+ عزت ملی در توافق هسته ای ژنو خدشه دار و رجز خوانی ها و کرکری خوانی های آمریکا و اسرائیل بیشتر شده مخصوصا اینکه اسرائیل مدعیست چون زور بالای سر ایرانیها بوده به علامت تسلیم پای میز مذاکره نشستند. منتظریم ببینیم تیم دیپلماسی ایران چه تدبیری برای بی اثر کردن این رجزخوانی ها دارند!
+ این روزها در پی فرمان مقام معظم رهبری برخی رسانه ها سعی در تشویق والدین برای افزایش نسل دارند.البته اصل این ساست کار درستی است و اصولا برنامه کنترل جمعیت کشورهای مسلمان از نقشه های شوم استکبار بوده است.به عقیدهما ایران مشکلی برای اداره یک کشور پر جمعیت ندارد اما در عین حال باید برنامه ای جامع نیز برای عدالت اجتماعی تو توزیع عادلانهامکانات و فرصتها تدوین شود
+ این وبلاگ را بخوانید
+ البته دولت پیشین دولت دروغگویان و منافقان شاید باشد اما دولت کنونی نیز فقط شیوه دروغپردازی را عوض کرده است
+ آقازاده های ترکیه ای اختلاس میکنند و پدراشون مجبور به استعفا میشن برخی از آقازاده های ایرانی بر خوان بیت المال چمبره میزنن اما ...